کلمه جو
صفحه اصلی

عرق خوری

فرهنگ فارسی

۱ - عمل عرق خوردن . ۲ - باده نوشی میگساری . یا گیلاس عرق خوری . ظرفی شیشه یی بلوری یا چینی کوچک و ظریف که با آن عرق نوشند .

فرهنگ معین

( ~ . خُ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) می خواری ، می گساری ، نوشیدن نوشابه های الکلی .

لغت نامه دهخدا

عرق خوری. [ ع َ رَ خوَ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) عرق خوردن. ( از فرهنگ فارسی معین ). || باده نوشی. می گساری. ( فرهنگ فارسی معین ). || عمل عرق خور.
- گیلاس عرق خوری ؛ ظرفی شیشه ای یا بلوری یا چینی کوچک و ظریف که با آن عرق نوشند. ( فرهنگ فارسی معین ). ظرف خاص برای آشامیدن عرق. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: