(صُ ) (اِ. ) نک . اسطرلاب .
صرلاب
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
صرلاب. [ ص ُ ] ( اِ ) مخفف اسطرلاب است :
همی بازجستند راز سپهر
به صرلاب تا بر که گردد به مهر.
همی بازجستند راز سپهر
به صرلاب تا بر که گردد به مهر.
فردوسی.
رجوع به اسطرلاب شود.فرهنگ عمید
= اسطرلاب
اسطرلاب#NAME?
کلمات دیگر: