کلمه جو
صفحه اصلی

عرجون

فرهنگ فارسی

چوب خوشه خرما، بیخ وشه خرماکه خمیده است وپس ازبریدن خوشه درنخل باقی میماندوخشک میشود
( اسم ) ۱ - چوب خوشه خرما که به شکل داس خمیده میان باشد و خشک و کج گردد ۲ - درخت کج شده . ۳ - شاخه بریده از درخت کج شده جمع عراجین .

فرهنگ معین

(عُ ) [ ع . ] (اِ. ) چوب خوشة خرما، بیخ خوشة خرما که خمیده و کج است .

لغت نامه دهخدا

عرجون. [ ع ُ ] ( ع اِ ) چوب خوشه خرما. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). ج ، عَراجین. ( مهذب الاسماء ). || خوشه. خوشه خرما یا خوشه خرما که خشک و کج گردد، یابن آن. یا چوب خوشه خرما. ( منتهی الارب ). || شاخ خشک شده :
گر در آبی نخل یا عرجون نمود
جز ز عکس نخله بیرون نبود.
مولوی.
|| بن خوشه ٔخرما. ( زمخشری ). شکاوه. ( یادداشت مؤلف ). انگون. انگول. ( یادداشت مؤلف ). || چوب خوشه خرما که بشکل داس خمیده میباشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || چوب خوشه انگور. || درخت کژ شده. ( منتهی الارب ) : و القمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم. ( قرآن 39/36 ).
ور ز نور آفتابش بهره گیرد خاطرات
پیش روشن خاطرت مر ماه را عرجون کنی.
ناصرخسرو.
رنگ بربسته ترا گلگون نکرد
شاخ بربسته فن عرجون نکرد.
مولوی.
|| شاخهای بریده از درخت کژ شده.( از منتهی الارب ). ج ، عراجین. || گیاهی است شبیه به سماروغ سپید، یا نوعی از سماروغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

"

دانشنامه عمومی

عرجون یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در Al-Qusayr واقع شده است.
فهرست شهرهای سوریه
عرجون ۲٬۴۶۵ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عُرْجُونِ: شاخه خرما(البته از نقطهای که از درخت بیرون میآید ، تا نقطهای که برگها از آن منشعب میشود . این قسمت از شاخه را عرجون میگویند ، که به خاطر سنگینی برگها معمولا خمیده میشود ، و معلوم است که اگر چند ساله شود خمیدگیاش بیشتر میگردد ، و این قسمت چوبی زرد ر...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است. عرجون: بند خوشه خرماست که بعد از قطع خوشه در درخت می‏ماند و پس از چندی خشکیده و کج شده مثل هلال می‏گردد و رنگش نیز زرد است در صحاح و اقرب الموارد و المنجمد گوید: «اَلْعُرْجُونُ اصل العِذْق الذی یَعْوَج و تقطع عنه الشماریخ فیبقی علی النخل یابساً». مراد از آن در آیه ظاهراً حال قمر در اواخر ماه است که به تدریج کاسته شده تا به صورت بند خوشه خشکیده خرما در می‏آید. یعنی برای ماه منازلی قرار دادیم که از لحاظ رؤیت مردم تا به صورت بند خوشه کهنه در آمد. البته این نسبت به رؤیت ما است وگرنه همواره نیمکره قمر رو به آفتاب و روشن است.


کلمات دیگر: