کلمه جو
صفحه اصلی

غرما کردن

فرهنگ معین

(غُ رَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) تقسیم کردن طلبکاران مال بدهکار ور - شکسته ای را به نسبت طلب بین خود.

لغت نامه دهخدا

غرما کردن. [غ ُ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تقسیم کردن طلبکاران مال مدیون را. ( از فرهنگ نظام ). در تداول عامه ، تقسیم کردن مال ورشکسته ای به نسبت میان دائنان. بهره بهره کردن مال ورشکستی را میان خود، به تساوی در ضرر؛ یعنی هریک به نسبت طلب خود ضرر متساوی متحمل شوند، مثلاً اگر به صاحب ده دینارطلبی هشت دینار دادند به صاحب طلبی پنج دینار، چهار دینار دهند. محاصة. تحاص غریمان.


کلمات دیگر: