کلمه جو
صفحه اصلی

دارب

فرهنگ فارسی

باز گشت کننده و باز آینده

لغت نامه دهخدا

دارب. [ رِ ] ( ع ص ) بازگشت کننده و بازآینده : عقاب دارِب ٌ علی الصید؛ یعنی بازی که هردم بسوی شکار خود می آید. ( اقرب الموارد ). || حریص. معتاد. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

دارب (رود). دارب (به ارمنی: Դարբ) رودی است در کشور ارمنستان که در استان وایوتس جور جریان دارد که از کوهستان زانگزور سرچشمه می گیرد و به آرپا (رود) می ریزد. طول آن ۲۲ کیلومتر (۱۴ مایل) و مساحت حوضه آبخیز (دبی) آن ۱۶۴ کیلومتر مربع می باشد.


کلمات دیگر: