عالیقدر روسی که در [ کرچوا ] شهر کوچکی در کنار ولگا متولد شد . در دانشگاه مسکو نخست حقوق و پس از آن در انستیتوی لازارف مسکو زبانهای شرقی آموخت و بخدمت وزارت خارجه روسیه در آمد و در ایران ترکستان و ترکیه ماموریت یافت . از ۱۹٠۴ تا ۱۹٠۸ در ایران بسر برد و در سال ۱۹۱۳ جزئ هیئت بین المللی مامور رفع اختلافات مرزی ایران و ترکیه بود . در ۱۹۱۹ بفرانسه رفت و پس از چندی بتدریس فارسی و ترکی و تاریخ ملل اسلامی پرداخت . در ۱۹۳۲ بدانشگاه لندن رفت و معلم زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران در مدرسه السنه شرقیه شد . آثار وی متعدد و متنوع است و بزبانهای روسی فرانسه انگلیسی انتشار یافته است . مقالات وی در دایره المعارف اسلامی از دقیق ترین مقالات است . از آثار مهمش ترجمه تذکره الملوک در ۱۹۴۳ . بر روی هم از وی بیش از ۲٠٠ مقاله و کتاب به زبانهای مختلف درباره ایران و اسلام به چاپ رسیده است . دومین جزیره بزرگ مجمع الجزایر بالئار واقع در غرب دریای مدیترانه در مشرق
مینورسکی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مینورسکی. [ نُرْ ] ( اِخ ) ولادیمیر فدوروویچ. متولد سال 1877 م. و متوفی به سال 1966 م. دانشمند وخاورشناس عالیقدر روسی که در «کرچوا» شهر کوچکی در کنار ولگا متولد شد. در دانشگاه مسکو نخست حقوق و پس از آن در انستیتوی لازارف مسکو زبانهای شرقی آموخت وبه خدمت وزارت خارجه روسیه درآمد و در ایران و ترکستان و ترکیه مأموریت یافت. از 1904 تا 1908 در ایران بسر برد و در سال 1913 جزء هیئت بین المللی مأموررفع اختلافات مرزی ایران و ترکیه بود. در 1919 به فرانسه رفت و پس از چندی به تدریس فارسی و ترکی و تاریخ ملل اسلامی پرداخت. در سال 1932 به دانشگاه لندن رفت و معلم زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران در مدرسه السنه شرقیه شد. آثار وی متعدد و متنوع است و بزبانهای روسی و فرانسه و انگلیسی انتشار یافته است. مقالات وی در دایرة المعارف اسلامی از دقیق ترین مقالات است. از آثار مهمش ترجمه و شرح حدود العالم است به انگلیسی در سال 1937 و طبع و ترجمه تذکرةالملوک در 1943. بر رویهم از وی بیش از 200 مقاله و کتاب به زبانهای مختلف درباره ایران و اسلام به چاپ رسیده است.
پیشنهاد کاربران
ولادیمیر فدوروویچ مینورسکی ( Vladimir Fedorovich Minorsky ) یکی از بزرگ ترین ایران شناس سده ی بیستم میلادی بود که خدمت ها و کارهای فراوانی برای تاریخ و ادب و فرهنگ ایران زمین کرده است.
ولادیمیر مینورسکی در ۵ فوریه ۱۸۷۷ م. /۱۲۵۶ خ. در شهر کوچک کُرچه وا ( Korcheva ) در نزدیکی مسکو و بر کنار رود ولگا زاده شد ( این شهر امروزه به زیر آب های دریای مسکو فرورفته است ) . در سال ۱۹۰۰ در سن ۲۳ سالگی در رشته ی حقوق دانش آموخته شد و سپس در بنیاد لازارِف ( Lazarev Institute ) سه سال زبان های خاوری ( پارسی، عربی و ترکی ) خواند. در سال ۱۹۰۲ پس از خواندن اثر ادوارد براون درباره ی بابیان و بهاییان، به ایران سفری کرد و به جست وجو و گردآوری مطلب درباره ی «اهل حق» ( یا در اصطلاح عامیانه: علی اللهیان ) در کردستان پرداخت. کار مینورسکی نخستین کار پژوهشی در این باره بود و علاقه ی ایران شناسان را برانگیخت. مینورسکی درباره ی زبان کردی نیز پژوهش هایی کرد.
در سال ۱۹۰۳ م. /۱۲۸۲ خ. وارد وزارت خارجه ی روسیه شد و سال بعد یعنی ۱۹۰۴ به ایران آمد و مدت ۴ سال در تبریز به عنوان نایب کنسول کار کرد. در همین دوران با سیدحسن تقی زاده دوست شد و تا پایان عمر دوستان صمیمی ماندند. عشق مینورسکی به ایران در همین دوران آغاز شد. با همکاری تقی زاده به ترجمه و چاپ آثار لئو تولستوی به زبان پارسی پرداخت. در زمان انقلاب مشروطه ( ۱۹۰۶ م ) مینورسکی طرفدار مردم و مخالف تقسیم ایران به دو قلمرو نفوذ بریتانیا و روسیه بود. در سال ۱۹۱۳ م. با همسرش تاتیانا ازدواج کرد و در همان سال عضو کمیسیون تعیین مرز میان ایران و عثمانی از آرارات تا خلیج پارس شد. باید توجه داشت که در آن زمان هنوز جنگ جهانی اول آغاز نشده بود و دولت عثمانی فرونپاشیده بود. به نوشته ی خودش همین سفرها عشق و علاقه ی او را به تاریخ و جغرافیا و مردم شناسی و دوران باستانی ایران شدت بخشید.
مینورسکی از سال ۱۹۱۴ م. /۱۲۹۳ خ. در سفارت روسیه در تهران مشغول به کار شد. پس از انقلاب اکتبر ( بلشویکی ) روسیه در سال ۱۹۱۷ م/۱۲۹۶ خ. ، مینورسکی از ایران مستقیم به پاریس رفت. از سال ۱۹۲۳ م. /۱۳۰۲ خ. در «دانشگاه ملی زبان های زنده ی خاوری» در پاریس ادبیات پارسی درس داد. سپس زبان ترکی و تاریخ اسلام نیز به آن افزوده شد. در سال ۱۹۳۲ م. /۱۳۱۱ خ. به دانشگاه لندن و دانشکده ی مطالعات خاوری رفت. مینورسکی در سال ۱۹۴۴ م. /۱۳۲۳ خ. بازنشسته شد. اما همچنان به کار پژوهش ادامه داد. با آن که در سال های پایان عمر بینایی اش زیان فراوان دید و خواندن برایش مشکل شده بود اما همچنان به نوشتن و ترجمه و پژوهش و چاپ مقاله و کتاب می پرداخت و البته در این دوران بیش از پیش به یاری و همکاری همسرش تکیه داشت. مینورسکی در چنین روزهایی ( ۲۵ مارچ ) در سال ۱۹۶۶ م. /۱۳۴۵ خ. در لندن در سن ۸۹ سالگی درگذشت. روانش شاد و یادش گرامی باد.
در سال ۱۳۴۸ خ/ ۱۹۶۹ دانشگاه تهران نیز مراسم بزرگداشتی برای مینورسکی برگزار کرد و کتابی به نام «یادنامه ی ایرانی مینورسکی» از مجموعه مقاله های ارائه شده در آن مراسم به همت زنده یادان مجتبا مینوی و ایرج افشار چاپ شده است.
مینورسکی درباره ی کارهایش چنین می نویسد:
با وجود گوناگونی و تنوع در زمینه ی مسئله هایی که توجه مرا به خود جلب کرده اند موضوع های ایرانی آشکارا پیشاپیش علاقه هایم قرار داشته اند. . . . حتا در مجموعه مقاله هایی مانند «قفقازیکا» ( Caucasica ) ، «ترکمنیکا» ( Turkmenica ) و «مغولیکا» ( Mongolica ) منبع ها و پیش زمینه های ایرانی آغازگاه پژوهش من در این زمینه ها بوده است.
مینورسکی در دورانی به پژوهش و روشن سازی تاریخ و فرهنگ ایران و نقش بزرگ ایرانیان ( به ویژه ایرانیان دیلمی و کُرد ) در تاریخ و جغرافیا و فرهنگ قفقاز می پرداخت که دستگاه دروغ سازی و جعل تزاری و استالینی و پان ترکان عثمانی می کوشیدند قفقاز را «آذربایجان شمالی» بخواند و ترکان را ساکنان باستانی این منطقه نشان دهند و نظامی گنجوی را ترک و «شاعر ملی آذربایجان»! مینورسکی نشان داد که جغرافی نویسان ایرانی و مسلمانان بسیار پویا و کوشا بودند و جهان روزگار خود را گشته بودند و به خوبی می شناختند و در این زمینه کتاب های فراوانی نوشته اند. حال آن که کمونیست ها می خواستند با بازنویسی تاریخ و جغرافیا، ایران و مسلمانان را با ارتجاع و بیسوادی پیوند دهند و راه رفیق استالین را راه آزادی و برابری و شکوفایی بدانند.
آثار مینورسکی
ولادیمیر مینورسکی از سال ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۲ به مدت ۶۱ سال پیوسته در کار نوشتن و پژوهش بود. فهرست آثار مینورسکی که در سال ۱۹۶۲ منتشر شده است نزدیک ۲۱۰ درآیه دارد که برخی از درآیه ها شامل چندین مقاله در دانشنامه ی اسلام ( Encyclopedia of Islam ) می شود. مینورسکی برای ویراست نخست دانشنامه ی اسلام تعداد ۱۱۰ مقاله نوشت. تنها در دوران بازنشستگی ( یعنی از سال ۱۹۴۴ م. تا زمان مرگ در ۱۹۶۶ م. ) تعداد ۱۱ جلد کتاب و ۱۰۰ مقاله نوشت. این اثرها به زبان های روسی و انگلیسی و فرانسه اند. مینورسکی به زبان های آلمانی و پارسی و عربی و ترکی نیز تسلط کامل داشت و همان گونه که خواهیم دید برخی از مهم ترین کارهایش ترجمه از این زبان ها به زبان های روسی و انگلیسی و فرانسه است. در اینجا تنها به چند اثر برجسته ی او اشاره می کنم.
نخستین اثر منتشر شده ی مینورسکی در سال ۱۹۰۱ عبارت بود از ترجمه ی کتاب تئودور نولدکه ( Theodore Noldeke ) ، خاورشناس بزرگ آلمانی، به نام «زبان های سامی: طرحی آغازین» ( Die semitischen Sprachen, Ein Skizze ) از آلمانی به روسی.
نخستین کتاب پژوهشی مینورسکی درباره ی ایران در سال ۱۹۱۱ به زبان روسی درباره ی اهل حق منتشر شد. این کتاب شامل پیشگفتار، متن ویراسته و ترجمه و تفسیر آن. این کتاب مدال زرین انجمن سلطنتی علوم طبیعی مسکو در زمینه ی قوم نگاری ( ethnography ) را بُرد. صورت کامل تر شده ی این پژوهش را بعدها خودش به زبان فرانسه نیز منتشر کرد.
در دوران آموزش تاریخ . . .
ولادیمیر مینورسکی در ۵ فوریه ۱۸۷۷ م. /۱۲۵۶ خ. در شهر کوچک کُرچه وا ( Korcheva ) در نزدیکی مسکو و بر کنار رود ولگا زاده شد ( این شهر امروزه به زیر آب های دریای مسکو فرورفته است ) . در سال ۱۹۰۰ در سن ۲۳ سالگی در رشته ی حقوق دانش آموخته شد و سپس در بنیاد لازارِف ( Lazarev Institute ) سه سال زبان های خاوری ( پارسی، عربی و ترکی ) خواند. در سال ۱۹۰۲ پس از خواندن اثر ادوارد براون درباره ی بابیان و بهاییان، به ایران سفری کرد و به جست وجو و گردآوری مطلب درباره ی «اهل حق» ( یا در اصطلاح عامیانه: علی اللهیان ) در کردستان پرداخت. کار مینورسکی نخستین کار پژوهشی در این باره بود و علاقه ی ایران شناسان را برانگیخت. مینورسکی درباره ی زبان کردی نیز پژوهش هایی کرد.
در سال ۱۹۰۳ م. /۱۲۸۲ خ. وارد وزارت خارجه ی روسیه شد و سال بعد یعنی ۱۹۰۴ به ایران آمد و مدت ۴ سال در تبریز به عنوان نایب کنسول کار کرد. در همین دوران با سیدحسن تقی زاده دوست شد و تا پایان عمر دوستان صمیمی ماندند. عشق مینورسکی به ایران در همین دوران آغاز شد. با همکاری تقی زاده به ترجمه و چاپ آثار لئو تولستوی به زبان پارسی پرداخت. در زمان انقلاب مشروطه ( ۱۹۰۶ م ) مینورسکی طرفدار مردم و مخالف تقسیم ایران به دو قلمرو نفوذ بریتانیا و روسیه بود. در سال ۱۹۱۳ م. با همسرش تاتیانا ازدواج کرد و در همان سال عضو کمیسیون تعیین مرز میان ایران و عثمانی از آرارات تا خلیج پارس شد. باید توجه داشت که در آن زمان هنوز جنگ جهانی اول آغاز نشده بود و دولت عثمانی فرونپاشیده بود. به نوشته ی خودش همین سفرها عشق و علاقه ی او را به تاریخ و جغرافیا و مردم شناسی و دوران باستانی ایران شدت بخشید.
مینورسکی از سال ۱۹۱۴ م. /۱۲۹۳ خ. در سفارت روسیه در تهران مشغول به کار شد. پس از انقلاب اکتبر ( بلشویکی ) روسیه در سال ۱۹۱۷ م/۱۲۹۶ خ. ، مینورسکی از ایران مستقیم به پاریس رفت. از سال ۱۹۲۳ م. /۱۳۰۲ خ. در «دانشگاه ملی زبان های زنده ی خاوری» در پاریس ادبیات پارسی درس داد. سپس زبان ترکی و تاریخ اسلام نیز به آن افزوده شد. در سال ۱۹۳۲ م. /۱۳۱۱ خ. به دانشگاه لندن و دانشکده ی مطالعات خاوری رفت. مینورسکی در سال ۱۹۴۴ م. /۱۳۲۳ خ. بازنشسته شد. اما همچنان به کار پژوهش ادامه داد. با آن که در سال های پایان عمر بینایی اش زیان فراوان دید و خواندن برایش مشکل شده بود اما همچنان به نوشتن و ترجمه و پژوهش و چاپ مقاله و کتاب می پرداخت و البته در این دوران بیش از پیش به یاری و همکاری همسرش تکیه داشت. مینورسکی در چنین روزهایی ( ۲۵ مارچ ) در سال ۱۹۶۶ م. /۱۳۴۵ خ. در لندن در سن ۸۹ سالگی درگذشت. روانش شاد و یادش گرامی باد.
در سال ۱۳۴۸ خ/ ۱۹۶۹ دانشگاه تهران نیز مراسم بزرگداشتی برای مینورسکی برگزار کرد و کتابی به نام «یادنامه ی ایرانی مینورسکی» از مجموعه مقاله های ارائه شده در آن مراسم به همت زنده یادان مجتبا مینوی و ایرج افشار چاپ شده است.
مینورسکی درباره ی کارهایش چنین می نویسد:
با وجود گوناگونی و تنوع در زمینه ی مسئله هایی که توجه مرا به خود جلب کرده اند موضوع های ایرانی آشکارا پیشاپیش علاقه هایم قرار داشته اند. . . . حتا در مجموعه مقاله هایی مانند «قفقازیکا» ( Caucasica ) ، «ترکمنیکا» ( Turkmenica ) و «مغولیکا» ( Mongolica ) منبع ها و پیش زمینه های ایرانی آغازگاه پژوهش من در این زمینه ها بوده است.
مینورسکی در دورانی به پژوهش و روشن سازی تاریخ و فرهنگ ایران و نقش بزرگ ایرانیان ( به ویژه ایرانیان دیلمی و کُرد ) در تاریخ و جغرافیا و فرهنگ قفقاز می پرداخت که دستگاه دروغ سازی و جعل تزاری و استالینی و پان ترکان عثمانی می کوشیدند قفقاز را «آذربایجان شمالی» بخواند و ترکان را ساکنان باستانی این منطقه نشان دهند و نظامی گنجوی را ترک و «شاعر ملی آذربایجان»! مینورسکی نشان داد که جغرافی نویسان ایرانی و مسلمانان بسیار پویا و کوشا بودند و جهان روزگار خود را گشته بودند و به خوبی می شناختند و در این زمینه کتاب های فراوانی نوشته اند. حال آن که کمونیست ها می خواستند با بازنویسی تاریخ و جغرافیا، ایران و مسلمانان را با ارتجاع و بیسوادی پیوند دهند و راه رفیق استالین را راه آزادی و برابری و شکوفایی بدانند.
آثار مینورسکی
ولادیمیر مینورسکی از سال ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۲ به مدت ۶۱ سال پیوسته در کار نوشتن و پژوهش بود. فهرست آثار مینورسکی که در سال ۱۹۶۲ منتشر شده است نزدیک ۲۱۰ درآیه دارد که برخی از درآیه ها شامل چندین مقاله در دانشنامه ی اسلام ( Encyclopedia of Islam ) می شود. مینورسکی برای ویراست نخست دانشنامه ی اسلام تعداد ۱۱۰ مقاله نوشت. تنها در دوران بازنشستگی ( یعنی از سال ۱۹۴۴ م. تا زمان مرگ در ۱۹۶۶ م. ) تعداد ۱۱ جلد کتاب و ۱۰۰ مقاله نوشت. این اثرها به زبان های روسی و انگلیسی و فرانسه اند. مینورسکی به زبان های آلمانی و پارسی و عربی و ترکی نیز تسلط کامل داشت و همان گونه که خواهیم دید برخی از مهم ترین کارهایش ترجمه از این زبان ها به زبان های روسی و انگلیسی و فرانسه است. در اینجا تنها به چند اثر برجسته ی او اشاره می کنم.
نخستین اثر منتشر شده ی مینورسکی در سال ۱۹۰۱ عبارت بود از ترجمه ی کتاب تئودور نولدکه ( Theodore Noldeke ) ، خاورشناس بزرگ آلمانی، به نام «زبان های سامی: طرحی آغازین» ( Die semitischen Sprachen, Ein Skizze ) از آلمانی به روسی.
نخستین کتاب پژوهشی مینورسکی درباره ی ایران در سال ۱۹۱۱ به زبان روسی درباره ی اهل حق منتشر شد. این کتاب شامل پیشگفتار، متن ویراسته و ترجمه و تفسیر آن. این کتاب مدال زرین انجمن سلطنتی علوم طبیعی مسکو در زمینه ی قوم نگاری ( ethnography ) را بُرد. صورت کامل تر شده ی این پژوهش را بعدها خودش به زبان فرانسه نیز منتشر کرد.
در دوران آموزش تاریخ . . .
کلمات دیگر: