کلمه جو
صفحه اصلی

اغاله

فرهنگ فارسی

شیر غیل خورانیدن بچه را

لغت نامه دهخدا

( اغالة ) اغالة. [ اِ ل َ ] ( ع مص ) شیر غیل خورانیدن بچه را. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ): اغالت المراءة ولدها؛ شیر غیل خورانید... و اغیلته بالتمام مثله. ( منتهی الارب ). شیر دادن زن بچه خود را در حاملگی. ( از اقرب الموارد ). || گرد آمدن کسی با زن مرضع: اغال فلان ولده ؛ گرد آمد با زن مرضع. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اغیال شود.

اغالة. [ اِ ل َ ] (ع مص ) شیر غیل خورانیدن بچه را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ): اغالت المراءة ولدها؛ شیر غیل خورانید... و اغیلته بالتمام مثله . (منتهی الارب ). شیر دادن زن بچه خود را در حاملگی . (از اقرب الموارد). || گرد آمدن کسی با زن مرضع: اغال فلان ولده ؛ گرد آمد با زن مرضع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اغیال شود.



کلمات دیگر: