کلمه جو
صفحه اصلی

ناکل

فرهنگ فارسی

ترسنده سست و ضعیف دل

لغت نامه دهخدا

ناکل. [ ک ِ ] ( ع ص ) ترسنده سست و ضعیف دل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). الضعیف الجبان. ( معجم متن اللغة ) ( از المنجد ) ( اقرب الموارد ). ترسنده. || قاصر در امور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ضعیف در کارها. || بازایستاده از سوگند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ( آنندراج ). بازایستنده از سوگند و قول و عهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَّأْکُلَ: که بخوریم
ریشه کلمه:
اکل (۱۰۹ بار)

پیشنهاد کاربران

امتناع از سوگند

در حقوق به معنای ترسو و امتناع کننده از تغلیظ سوگند، که در ماده ۱۳۲۸ مکرر قانون مدنی آمده است. علی ایحال قانون شخصی با این ویژگی ناکل محسوب نمی کند زیرا حاضر است قسم بخورد ولی تشریفات خاص و یا تغلیظ سوگند را قبول نمی کند.

نقض کننده


کلمات دیگر: