مترادف خودشیرینی کردن : خوش خدمتی کردن، خوش رقصی کردن، چاپلوسی کردن، مداهنه کردن
خودشیرینی کردن
مترادف خودشیرینی کردن : خوش خدمتی کردن، خوش رقصی کردن، چاپلوسی کردن، مداهنه کردن
فارسی به انگلیسی
curry, ingratiate
to be officious, to suck up or make up(to someone)
مترادف و متضاد
چاپلوسی کردن، مداهنه کردن
خوشخدمتی کردن، خوشرقصی کردن
۱. خوشخدمتی کردن، خوشرقصی کردن
۲. چاپلوسی کردن، مداهنه کردن
داخل کردن، ارضاء کردن، خودشیرینی کردن، مورد لطف و عنایت قرار گرفتن، طرف توجه کسی قرار گرفتن، مورد لطف و توجه قرار گرفتن
لغت نامه دهخدا
خودشیرینی کردن. [ خوَدْ / خُدْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را محبوب دیگران کردن. دروغ و سخن چینی کردن بجهت محبوب کردن خود در نزد دیگران. خود را بالاف و تملق جا کردن. پیش دیگران خود را عزیز کردن.
پیشنهاد کاربران
خود شیرین یعنی چی فارسی کلاس چهارم
زود بتشید بگید
کسی که خودرا بهتر از بقیه می داند
کسی که خودرادرهرکاری شیرین ترمیکند
کلمات دیگر: