مترادف سفله پرور : حقیرپرور، فرومایه پرور، دون پرور، ناکس پرور، سفله نواز
سفله پرور
مترادف سفله پرور : حقیرپرور، فرومایه پرور، دون پرور، ناکس پرور، سفله نواز
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه فرومایگان را تربیت کند مربی سفلگان : دنیای سفله پرور .
لغت نامه دهخدا
سفله پرور. [ س ِل َ / ل ِ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) دون پرورنده. که فرومایگان را نوازد و جوانمردان را خوار دارد :
آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم.
که کام بخشی او را بهانه بی سببی است.
آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم.
حافظ.
سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شدکه کام بخشی او را بهانه بی سببی است.
حافظ.
فرهنگ عمید
آن که مردم فرومایه را بپروراند: دنیای سفله پرور.
پیشنهاد کاربران
سفله : نادان
سفله پرور : کسی که نادان را تعلیم میدهد
سفله پرور : کسی که نادان را تعلیم میدهد
کلمات دیگر: