کلمه جو
صفحه اصلی

تطور


مترادف تطور : تحول، تغییر، دگرسانی، دگرگونی، گونه گونی، گونه گون شدن، دگرگونی یافتن

فارسی به انگلیسی

gradual change, development, evolution, course

gradual change, development, evolution


course


عربی به فارسی

فرضيه سيرتکامل , تغييرشکل , تحول , تکامل تدريجي , چرخش , حرکت دوراني , فرگشت


بازکردن , گشادن , بيرون دادن , دراوردن , استنتاج کردن , نموکردن


مترادف و متضاد

۱. تحول، تغییر، دگرسانی، دگرگونی، گونهگونی
۲. گونهگون شدن، دگرگونی یافتن


گونه‌گون شدن، دگرگونی یافتن


تحول، تغییر، دگرسانی، دگرگونی، گونه‌گونی


فرهنگ فارسی

گونه گونه شدن، جوربجورشدن، گوناگون وحال به حال
۱-( مصدر ) گونه گونه شدنگوناگون گشتن حال بحال شدن . ۲ - ( اسم ) گوناگونی . جمع : تطورات .

فرهنگ معین

(تَ طَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) گونه گونه شدن ، حال به حال شدن .

لغت نامه دهخدا

تطور. [ ت َ طَوْ وُ ] ( ع مص ) تنوع و قسم قسم بودن. این لفظ در کتب لغت معتبر عربی نیست لیکن در عربی جدید «؟» استعمال شده و در فارسی هم استعمال گشته. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ عمید

۱. گونه گونه شدن، جوربه جور شدن، گوناگون و حال به حال شدن.
۲. (اسم ) نظریه ای دربارۀ تکوین، ارتقا، و تکامل جانداران و گیاهان که طبق آن نخستین موجودات جاندار از نوع واحد بوده و بنابر قوانین طبیعی در طی میلیون ها سال تنوع پیدا شده و نوع های مختلف به مرور زمان تکامل یافته و به صورت جانداران کنونی درآمده اند.

دانشنامه عمومی

تطور در لغت به معنی گونه گون و دیگرگون شدن است. و عموماً به نظریه تکامل گرایی زیستی موجودات زنده نزد فلاسفه اطلاق می شود. این نظریه بعدها در قرن هجدهم میلادی بطور جدی تری توسط رژ لویی بوفون، لامارک و در کتاب «منشأ انواع» اثر چارلز داروین در حوزه علوم طبیعی و با عنوان نظریه تکامل مطرح گردید.
اولین اندیشمندی که نظریاتی منطبق با تطور یا تکامل دارد، افلاطون بود. او در عالم ظاهر به تکرار ابدی سلسله های بینهایتی از ادوار مشابه معتقد بود. در این سلسله ها هر مرتبه از مبدأ یکتا صادر شده و هر مرتبه در زیر مرتبه بعدی قرار دارد؛ ولی او به رغم این نظریه به تبدل موجودات اعتقادی نداشت.
از آنجا که نظریه تکامل، با جهانبینی ادیان سامی که آغاز آفرینش را بسیار نزدیک (کمتر از شش هزار سال) می پنداشتند در منافات بود، لذا طی قرنها مهجور باقی ماند. سایر فلسفه های این دوران نیز با تکامل بیگانه بوده اند. فلسفه یونانی جهان را ابدی می دانست، ولی قائل به حرکت تکاملی نبود. دستگاه های فلسفی هند نیز با وجود آنکه به تناسخ اعتقاد داشتند، ولی تکامل از دانی به عالی را نمی پذیرفتند و تناسخ را نیز در روح و ماورای طبیعت و جسم می دانستند.
بعدها و در قرن دهم میلادی اخوان الصفا که دستگاه فکریشان تلفیقی از مکتبارسطویی و مکتب نوافلاطونی بود گام بعدی را برداشتند. اولین فیلسوفی که تکامل را به شکلی امروزین طرح کرده است، ابراهیم بن سیار، معلم و ملازم مأمون عباسی است. او اندیشیده است که: «جمادات، نباتات، جانوران و انسان، در ماده اصلی خلقت یکسان بوده اند.»

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:تکامل

پیشنهاد کاربران

گونه گونه شدن ، جور بجور شدن ، گوناگون و حال بحال شدن .

تطور علاوه براین گفته هاتحول ودگرگونی هم از جنبه مثبت و هم منفی یعنی فراز وفروزها یک دگرگونی

آفرینش انسان. ابتدا خاک بودیم. با دگرگونی به نبات و بعدا به حیوانیت وبعد به کمال و انسانیت رسیدیم. البته این بعد عرفانی دارد یعنی ما با کمال گرایی وبا کشتن امیال و نفس مشترکات ما و حیوان و رسیدن به فنا که هفتمین و آخرین مرحله سیر و سلوک و هفت شهر عشق است به درجه آدمیت می رسیم. یعنیمرگ و فنا از کثرت و تولدی دیگر در مکتب وحدت وجود. وصل به حضرت دوست.
مولا نا میفرماید:
از جمادی مرد و نامی شدم وز نما مردم به حیوان ور زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

اول اینکه فلسفه و آنچه که به عرفان مشهور است که کاملا جهل و مخالف علوم تجربی است دستی در اثبات مسائل مادی و تجربی از جمله خلقت و دگرگونیهای افربینش نداشته و ندارد الحمدالله اکنون راز بسیاری از سوالات یافت شده و نظریات ابتر و احمقانه وحدت وجود کاری به جایی نبردند و ابتر آمدند
خدا ذاتی است مستقل و خلقت مخلوقی است مستقل از ذات و آیه ای از خالق و ناظم مثل همه ی خالقها و مخلوقهویی اعتباری و مجازی مگر کسی ماشینی میسازد و یا طراحی با یاخته اش یکی است حماقت است نظریه ی وحدت وجود که کنون کسی قایل به آن نیست مگر صوفیه ی و خرافات پرستان
دوم اینکه آنچه که در توجیه تحولات خلقت تکامل نامیدند و داروین و نظریه اش را پدر الحاد و بی خدایی گرفتند بازهم قطعا اثبات نشده و علم ژنتیک اکنون تمایز و جدایی اصل خلقت موجودات را شناسانده و اگر مدعیان تطور و تکامل راست میگویند این ژنتیک و ابزارهایش مخلوقی را از دیگری درست کنند
تازه اگر بشود دلیل انکار خدا نمیشود زیرا یک مهره یا ژنی را عوض کردن کار مهمی نیست بلکه طراح خواسته و دانشمند و اصل خلقت و حیات سلولی را که طراحی نکرده اند
دکتر حمزه سپاس

گونه به گونه شدن - حال به حال شدن

فرگشت، دگرگونش، نظریه داروین، راز پیدایش جانداران که داروین کشف کرد و اکنون پس از ۱۵۰ سال هنوز بهترین تبیین علمی برای چگونگی پیدایش جانداران به حساب می آید. این نظریه با شواهد و آزمایش های بسیار زیادی پشتیبانی می شود. بر خلاف ادعاهای پوچ و بی اساس افراد مغرض، تا کنون هیچ دانشمند یا مرجع علمی نتوانسته آن را رد کند.


کلمات دیگر: