determine (فعل)معین کردن، تعیین کردن، معلوم کردن، محدود کردن، مشخص کردن، تصمیم گرفتن، حکم دادنresolve (فعل)مقرر داشتن، رفع کردن، تصمیم گرفتن، عزیمت کردن، رای دادنdecide (فعل)حل کردن، قصد کردن، تصمیم گرفتن، فیصل دادن، فیصله کردن، مصمم شدن
تصمیم گرفتن. [ ت َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) اتخاذ تصمیم.اراده کردن. قصد نمودن : مگر تصمیم نگرفته اند که نژاد بشر نابود شود؟ ( سایه روشن هدایت ص 19 ).