کلمه جو
صفحه اصلی

متنفر شدن


مترادف متنفر شدن : بیزار شدن، مشمئز داشتن، دل زده شدن، منزجرشدن، نفور گشتن، نفرت پیدا کردن، رمیده شدن، فراری شدن، گریزان شدن

فارسی به انگلیسی

nauseate

مترادف و متضاد

۱. بیزار شدن، مشمئز داشتن، دلزده شدن، منزجرشدن، نفور گشتن، نفرت پیدا کردن
۲. رمیدهشدن، فراری شدن، گریزان شدن


فرهنگ فارسی

(مصدر ) بیزار شدن نفرت داشتن رمیدن : قوت شاعر. من سحر از فرط ملال متنفر شده از بنده گریزان میرفت . ( حافظ )

پیشنهاد کاربران

بیزار گرفتن ( اصطلاح )


کلمات دیگر: