مترادف برایی : برندگی، تیزی، برش، قاطعیت، کارآیی
برایی
مترادف برایی : برندگی، تیزی، برش، قاطعیت، کارآیی
مترادف و متضاد
۱. برندگی، تیزی
۲. برش، قاطعیت، کارآیی
فرهنگ فارسی
← حالت برایی
لغت نامه دهخدا
برائی. [ب ُ / ب ُرْ را ] ( حامص ) حالت و چگونگی برا. کیفیت برنده. برنده بودن. بران بودن. حدت. تیزی. برا بودن.
دانشنامه عمومی
برایی، روستایی از توابع بخش پاتاوه شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان پاتاوه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۴۵ نفر (۸۴خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان پاتاوه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۴۵ نفر (۸۴خانوار) بوده است.
wiki: برایی
فرهنگستان زبان و ادب
{dative} [زبان شناسی] ← حالت برایی
کلمات دیگر: