کلمه جو
صفحه اصلی

تعریق


مترادف تعریق : خوی کردن، عرق کردن، عرق ریزی، مخلوط کردن آب، شراب

فارسی به انگلیسی

causing to perspire


perspiration, sweat


perspiration, sweat, causing to perspire

فارسی به عربی

تعرق

مترادف و متضاد

خوی کردن، عرق کردن


عرق‌ریزی


مخلوط کردن (آب، شراب)


۱. خوی کردن، عرق کردن
۲. عرقریزی
۳. مخلوط کردن (آب، شراب)


فرهنگ فارسی

عرق کردن، بعرق در آوردن، عرق رابا آب مخلوطکردن
۱ -( مصدر ) بعرق آوردن بخوی آوردن . ۲ - شراب را با کمی آب مخلوط کردن . ۳ - کمی آب ریختن ( در ظرف ).۴ - ( مصدر ) عرق کردن خوی افشان کردن .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - شراب را با کمی آب مخلوط کردن . ۲ - عرق کردن .

لغت نامه دهخدا

تعریق. [ ت َ ] ( ع مص ) شراب با آب اندک بیامیختن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ممزوج گردانیدن شراب را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || رگ دار کردن شراب را از آب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پر ناکردن دلو. ( تاج المصادر بیهقی ). پر ناکردن دلو و مشک را از آب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || خوی آوردن. ( از اقرب الموارد ). خوی کردن و عرق کردن. ( ناظم الاطباء ). || کشیده شدن ریشه درخت در زمین. ( از اقرب الموارد ). || بی گوشت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).

فرهنگ عمید

۱. عرق کردن.
۲. به عرق آوردن.
۳. شراب را با مقدار کمی آب مخلوط کردن.
۴. ظرف را اندکی آب کردن.

دانشنامه عمومی

تعریق (گیاه). خروج آب و مواد محلول از گیاه به صورت مایع از طریق روزنه های آبی را تعریق (Gttation) یا زهش می گویند.
ویکی پدیا انگلیسی
تعریق تراوش شیرهٔ بافت چوبی در یک گیاه آونددار مانند علف ها به صورت قطره قطره است.
تعریق پدیده ای کاملاً متفاوت با شبنم است.
چون گیاه در هنگام شب، روزنه های هوایی خود را می بندد، تعرق صورت نمی پذیرد. در مواقعی که رطوبت خاک زیاد باشد، ریشه کماکان جذب آب دارد، اما چون تعرق صورت نمی پذیرد، از طریق اسمز مجبور به برون نشست آب می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

تعریق (جانور شناسی). تَعْریق (جانور شناسی)(perspiration)
خروج آب و مواد دفعی محلول از غدد عرق پوست پستانداران. دو عملکرد اصلی تعریق عبارت اند از خنک کردن بدن بر اثر تبخیر آب از سطح پوست و دفع مواد دفعی، نظیر املاح نمکی.

تعریق (گیاه شناسی). تَعریق (گیاه شناسی)(guttation)
تَعریق
ترشح آب در سطح برگ ، از منافذ تخصص یافته ای با نام روزنه های آبی (هیداتودها). این فرآیند غالباً در شرایطی صورت می گیرد که رطوبت بالا و تعرق پایین است. قطره های آب در سطح برگ واس ها (علف ها) در اوایل صبح غالباً نتیجۀ تعریق است و نه شبنم . گاهی به علت وجود مواد معدنی، مانند کلسیم، در آب خارج شده از سطح برگ، بلورهای سفیدی بر سطح برگ باقی می ماند.

فرهنگستان زبان و ادب

{perspiration , sudation , sweating} [زیست شناسی] عرق کردن در نتیجۀ فعالیت غدد عرق یا تبخیر آب از سطوح مرطوب بدن
[زیست شناسی] ← زهش

پیشنهاد کاربران

ایساب وُوش= تعریق

فراتراوش

Guttation
به اشتباه Gttation نوشته شده است؛ در صورتی که Guttation معادل صحیح آن است
Guttation is the exudation of drops of xylem sap on the tips or edges of leaves of some vascular plants, such as grasses, and a number of fungi. Guttation is not to be confused with dew, which condenses from the atmosphere onto the plant surface. Guttation generally happens during the night time.


کلمات دیگر: