مترادف نمازگزار : ماموم، مصلی، نمازخوان، نمازکن، نمازگر، نمازی
نمازگزار
مترادف نمازگزار : ماموم، مصلی، نمازخوان، نمازکن، نمازگر، نمازی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
ماموم، مصلی، نمازخوان، نمازکن، نمازگر، نمازی
فرهنگ فارسی
نمازخواندن، رواج ورونق هم گفته شده است
( صفت ) آنکه نمازخواند نمازکن نمازگر مصلی .
( صفت ) آنکه نمازخواند نمازکن نمازگر مصلی .
لغت نامه دهخدا
نمازگزار. [ ن َ گ ُ ] ( نف مرکب ) مصلی. پابند صلوة. ( آنندراج ). آنکه نماز خواند. نمازکن. نمازگر. ( فرهنگ فارسی معین ). نمازی. اهل طاعت و عبادت.
فرهنگ عمید
کسی که نماز می خواند، نمازخوان.
پیشنهاد کاربران
کسی که نماز میخواند دا
در این آدم دنیا رفت
هابرمنتب
هابرمنتب
کسی که نماز را به جای میاورد/کسی که نماز میخواند /نماز خوان. . . . .
کلمات دیگر: