کلمه جو
صفحه اصلی

تعبیه شدن


مترادف تعبیه شدن : گذاشته شدن، نصب شدن، جای گرفتن، قرار داده شدن

مترادف و متضاد

گذاشته شدن، نصب شدن، جای گرفتن، قرار داده شدن


فرهنگ فارسی

واقع شدن و قرار گرفتن

لغت نامه دهخدا

تعبیه شدن. [ ت َ ی َ / ی ِ ش ُ دَ ]( مص مرکب ) واقع شدن و قرار گرفتن. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

قرار گرفتن در کنار هم


کلمات دیگر: