مترادف تصنع : ساختگی، ظاهرسازی، ظاهرسازی کردن، خودآرایی، خودآرایی کردن
برابر پارسی : وانمودی، ساختگی، خودآرایی کردن
affectation, artificiality
affectation, ornateness, preciosity, preciousness
وانمود , تظاهر , ظاهرسازي , ناز , تکبر
حالت خاصي بخود گرفتن
ساختگی، ظاهرسازی
ظاهرسازی کردن
خودآرایی
خودآرایی کردن
۱. ساختگی، ظاهرسازی
۲. ظاهرسازی کردن
۳. خودآرایی
۴. خودآرایی کردن