مترادف سفاین : کشتی ها، سفینه ها، ناوها
سفاین
مترادف سفاین : کشتی ها، سفینه ها، ناوها
مترادف و متضاد
کشتیها، سفینهها، ناوها
فرهنگ فارسی
جمع سفینه
( اسم ) جمع سفینه . ۱ - کشتی ها . ۲ - دفاتر بیاضها .
( اسم ) جمع سفینه . ۱ - کشتی ها . ۲ - دفاتر بیاضها .
( اسم ) جمع سفینه . ۱ - کشتی ها . ۲ - دفاتر بیاضها .
جمع سفینه .
جمع سفینه .
فرهنگ معین
(سَ یِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ سفینه . ۱ - کشتی ها. ۲ - دفاتر.
لغت نامه دهخدا
سفاین. [ س َ ی ِ ] ( ع اِ ) سفائن. ج ِ سفینه : و قماطر دفاتر و نفایس سفاین و غرائب رغایب و اعلاق اوراق... مشاهده کرده اند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
سفائن. [ س َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ سفینة. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( غیاث ) ( دهار ) : بفرمود تا جواری و منشآت و مراکب و سفائن را تربیت سازد. ( بدایعالزمان فی وقایع کرمان ).
فرهنگ عمید
= سفینه
سفینه#NAME?
کلمات دیگر: