مترادف تشکیل یافتن : شکل گرفتن برپا شدن، به پا شدن، درست شدن، تشکیل شدن، تکوین یافتن، به وجود آمدن
تشکیل یافتن
مترادف تشکیل یافتن : شکل گرفتن برپا شدن، به پا شدن، درست شدن، تشکیل شدن، تکوین یافتن، به وجود آمدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
شکلگرفتن برپا شدن، بهپا شدن، درست شدن، تشکیل شدن، تکوین یافتن، به وجود آمدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بر پاشدن بپاشدن درست شدن .
کلمات دیگر: