کلمه جو
صفحه اصلی

سرمدی


مترادف سرمدی : ازلی، بی آغاز، دایمی، دیرین، دیرینه، فناناپذیر، قدیم، لایزال، همیشگی

متضاد سرمدی : ناپایا، فناپذیر

فارسی به انگلیسی

eternal

مترادف و متضاد

صفت ازلی، بی‌آغاز، دایمی، دیرین، دیرینه، فناناپذیر، قدیم، لایزال، همیشگی ≠ ناپایا، فناپذیر


ازلی، بیآغاز، دایمی، دیرین، دیرینه، فناناپذیر، قدیم، لایزال، همیشگی ≠ ناپایا، فناپذیر


فرهنگ فارسی

( صفت ) دایمی همیشگی ابدی .

فرهنگ معین

(سَ مَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) دایمی ، همیشگی .

لغت نامه دهخدا

سرمدی. [ س َ م َ ] ( ص نسبی ) دائم و جاودان و ابدی و ربانی و الهی. ( ناظم الاطباء ). ما لا اول له و لا آخر. ( تعریفات ). ازلی و ابدی :
آن گفت این جهان نه فنا نیست سرمدی است
این گفت کاین خطاست جهان ازدر فناست.
ناصرخسرو.
آرایش سرمدی است امشب
معراج محمدی است امشب.
نظامی.
|| خدایی. الهی. منسوب به سرمد که صفت پروردگار است :
زآنکه او بودنی و سرمدی است
کآنچه بوده شود نمی پاید.
ناصرخسرو.
چون در حکمت ازلی و عنایت سرمدی پوشیده نبود. ( سندبادنامه ).
کلام سرمدی بی نقل بشنید
خداوند جهان را بی جهت دید.
نظامی.

فرهنگ عمید

۱. آنچه آغاز و انجام برای آن نباشد، همیشگی، ابدی.
۲. [مجاز] خدایی.

پیشنهاد کاربران

ابدی ، جاویدان

گل باغ سرمدی:کنایه ای است از برگزیده ی ابدی و اشاره است بر خاتم انبیاءمحمد ص و به تعبیر قران یا هر کتاب الهی ابدی.
چون گل باغ سرمدی داری
مُهر نام محمدی داری
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۳۶.


کلمات دیگر: