مترادف سروسامان گرفتن : سامان یافتن، منظم شدن، ازدواج کردن، آرامش یافتن
سروسامان گرفتن
مترادف سروسامان گرفتن : سامان یافتن، منظم شدن، ازدواج کردن، آرامش یافتن
فارسی به انگلیسی
to range oneself, to marry and settle down
مترادف و متضاد
سامانیافتن، منظم شدن
ازدواج کردن
آرامشیافتن
۱. سامانیافتن، منظم شدن
۲. ازدواج کردن
۳. آرامشیافتن
پیشنهاد کاربران
سر و صورت گفتن ، سازمند شدن ، سازمان شدن ، تشکّل گرفتن
کلمات دیگر: