pass (فعل)
قبول کردن، قبول شدن، تصویب کردن، رخ دادن، گذراندن، اجتناب کردن، رد کردن، سپری شدن، گذشتن، رد شدن، سرامدن، عبور کردن، تمام شدن، سبقت گرفتن از، مرور کردن، عقب گذاشتن، پاس دادن، تصویب شدن، رایج شدن، وفات کردن
approbate (فعل)
موافقت کردن، پسندیدن، تصویب کردن
allow (فعل)
پذیرفتن، پسندیدن، اعطاء کردن، اجازه دادن، رخصت دادن، تصویب کردن، روا دانستن، ترخیص کردن
authorize (فعل)
اختیار دادن، اجازه دادن، تصویب کردن، ترخیص کردن
approve (فعل)
موافقت کردن، پسند کردن، طرفداری کردن، تصویب کردن، ازمایش کردن، روا داشتن
okay (فعل)
تصویب کردن
ratify (فعل)
تصویب کردن، به تصویب رساندن
subscribe (فعل)
تصدیق کردن، تصویب کردن، تقبل کردن، صحه گذاردن، ابونه شدن
homologate (فعل)
موافقت کردن، تصدیق کردن، تصویب کردن
okey (فعل)
تصویب کردن