مترادف نقلی : تنگ، کوچک، جالب، ظریف
برابر پارسی : بازگفتی
compact, slim
traditional, scriptural
۱. تنگ، کوچک
۲. جالب، ظریف
تنگ، کوچک
جالب، ظریف
نقلی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منقول از روی چیزی . نقل کرده شده . (ناظم الاطباء). مقابل عقلی . || قابل نقل کردن و روایت کردن . روایت کردنی . بازگفتنی . || ساختگی . تقلیدی . (ناظم الاطباء).
نقلی . [ ن ُ ] (ص نسبی ) در تداول ، کوچک و زیبا. (یادداشت مؤلف ). ریز و گرد به شکل نقل : تربچه ٔنقلی . || فروشنده ٔ نقل . (ناظم الاطباء).