مترادف تشتت : اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه ، پراکنده شدن، پریشان شدن
متضاد تشتت : تجمع
تشتت
مترادف تشتت : اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه ، پراکنده شدن، پریشان شدن
متضاد تشتت : تجمع
فارسی به انگلیسی
diversity, dispersion
noncooperation, scattering
مترادف و متضاد
اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه ≠ تجمع
۱. اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه ≠ تجمع
۲. پراکنده شدن، پریشان شدن
فرهنگ فارسی
پراکنده شدن، پراکندگی، پریشانی
۱ - ( مصدر ) پراکنده شدن . ۲ - ( اسم ) پراکندگی . جمع : تشتتات .
۱ - ( مصدر ) پراکنده شدن . ۲ - ( اسم ) پراکندگی . جمع : تشتتات .
فرهنگ معین
(تَ شَ تُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) پراکنده ساختن .
لغت نامه دهخدا
تشتت. [ ت َ ش َت ْ ت ُ ]( ع مص ) پراکنده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پراکنده شدن و پریشانی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تفرق. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( المنجد ). انتشار. ( از متن اللغة ).
فرهنگ عمید
۱. پراکنده شدن.
۲. پراکندگی، پریشانی.
۲. پراکندگی، پریشانی.
دانشنامه عمومی
عدم تمرکز
پیشنهاد کاربران
انشقاق، تفرقه، پراکندگی
پراکندگی، تفاوت و اختلاف
کلمات دیگر: