کلمه جو
صفحه اصلی

سفیدگر


مترادف سفیدگر : رویگر، مسگر

فارسی به انگلیسی

tinker, whitener, whitesmith

tinker, whitener


مترادف و متضاد

whitener (اسم)
سفیدگر

whitesmith (اسم)
سفیدگر، ابکار فلزات، رویگر

رویگر، مسگر


فرهنگ فارسی

سپیدگر، رویگر، سفیدکار، سفیدکردن ظرفهای مسی
( صفت ) آنکه ظرفهای مسین را سفید کند .

فرهنگ معین

( ~ . گَ )(ص شغل . )آن که ظرف های مسین را سفید کند.

لغت نامه دهخدا

سفیدگر. [ س َ / س ِ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه ظرفهای مسین را سفید کند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

کسی که ظرف های مسی را قلع اندود و سفید می کند، رویگر، سفیدکار.

پیشنهاد کاربران

برای مسگر و یا سفید کلمه " سفار " استفاده میشود


کلمات دیگر: