کلمه جو
صفحه اصلی

ارسطولوخیا


برابر پارسی : ( آرسطولوخیا ) زَراوَند

فرهنگ فارسی

بیونانی بمعنی فاضله النفساست و آن زراوند طویل است

لغت نامه دهخدا

( آرسطولوخیا ) آرسطولوخیا. [ رِ ] ( معرب ، اِ ) ( از یونانی آریسطولوخیا، مرکب از آریسطوس ، اعلی و فاضل + لوخیا، زچگان یعنی زنان نوزائیده ) گیاهی است طبی که به فارسی زراوند گویند.و آن دو گونه است ، مدور که آن را زراوند مدحرج و زراوند شامی و نخود الوندی و نخود مریم خوانند، و طویل که قثاءالحیة و زراوند طویل و شجره رستم و ببراله نامند، و قسم سومی از آن هست که خزان نکند و آن را به فارسی زراوند خوش و به عربی لعی و لعیة گویند. و ارسطولوخیا صورتی دیگر از این کلمه یاِمص حف آن است.
ارسطولوخیا. [ اَ رِ ] ( معرب ، اِ ) بیونانی بمعنی فاضلةالنفساست و آن زراوند طویل است. ( فهرست مخزن الادویه ) ( تحفه حکیم مؤمن ). زراوند. شجره رستم. مسمقار. مسهقوره. مسمقران و این کلمه در تذکره ضریر انطاکی ( ( ارسطولوجیا ) ) آمده و گوید زراوند طویل است.
و رجوع به آرسطولوخیا شود.

ارسطولوخیا. [ اَ رِ ] (معرب ، اِ) بیونانی بمعنی فاضلةالنفساست و آن زراوند طویل است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). زراوند. شجره ٔ رستم . مسمقار. مسهقوره . مسمقران و این کلمه در تذکره ٔ ضریر انطاکی ((ارسطولوجیا)) آمده و گوید زراوند طویل است .
و رجوع به آرسطولوخیا شود.



کلمات دیگر: