کلمه جو
صفحه اصلی

سعه صدر


مترادف سعه صدر : بلندنظری ، بلندهمتی، گشاده دستی

متضاد سعه صدر : کوته بینی، کوته نظری، کم همتی

فارسی به انگلیسی

broad - mindedness


charity


مترادف و متضاد

بلندنظری ≠ کوته‌بینی، کوته‌نظری


دانشنامه عمومی

(عربی) سِعۀ صَدر ؛ گشادگی سینه، دریادِلی، قابلیت بردباری و شکیبایی و مدارا.


پیشنهاد کاربران

ینی ادم خدازدح - !

از نظر من اگه سعه صدر را در یک واژه یا یک کلمه بگیم ( پذیرش ) است

سعه صدر. ( عربی ) گشادگی سینه، دریادلی، قابلیت بردباری و شکیبایی در تحمل شدائد. رجوع شود به واژه های «سعة» و «صدر».
مثال:
"یکی از نیروهایی که باعث می شود انسان بتواند در راه مبارزه با نفس امّاره پیروز شود، سعه صدر است. سعه صدر، یا گشادگی سینه، یعنی دریا دل بودن، یعنی اینکه انسان بتواند مشکلات و ناملایمات را در خود هضم کند. انسان صاحب سعه صدر استوار است و خوشی ها و ناخوشی های گذرا روح او را متلاطم و شخصیت او را متزلزل نمی کنند. " ( منبع: تارنمای کانون قرآن میثاق - با اندکی تغییر )

یکیدیگر از معانی سعه صدر مناعت طبع هم میتونند باشد

ایستادگی در برابر مشکلات

بردباری

فروتنی، صبر زیاد

شامپو صدر صحت هم می تواند باشد

باید در جمله دقیق معنی شود اما نزدیک ترین معانی میتونه فروتنی بردباری ضمنی و همچنین ایستادگی در برابر مصائب

سعه صدر به معنی تحمل عقاید مخالف فکر خودمان است بدون اینکه ناراحت شویم.


یعنی هر چی ظلمت کنند و بلا سرت بیاد عین خیالت نباشه

سعه صدر، آزاد اندیشی
( open mindedness )
:[ اصطلاح علوم تربیتی]یکی از خصوصیات روح فلسفه می باشد یعنی اینکه فیلسوف دارای فکری باز و روشن باشد و از برخورد با آراء و عقاید مختلف ترسی نداشته باشد. نظریات جدید و مخالف را مورد توجه قرار داده و هیچ وقت دچار جمود و تحجّر فکری نشود.


یعنی شکر گزار بودن ودرحال زندگی کردن دیدن زیبایی های حالزندگی

تصمیم درست همرا ه با صبر و گذشت و درایت حتی در کوتاهترین لحظه

سعه ی صدر آدمو از تردید بیرون میاره، به انسان آرامش و وقار میده قصاوت قلب، کینه و نفاق رو از بین میبره سعه ی صدر یه راه مبارزه با نفس عماره اس

اینکه شد دیکشنری عربی به پارسی. برخی دوستان هم این رو با سعه صبر فکر کنم اشتباه گرفتن. از پارسی استفاده کنید در گفتار و نگارشتون. نه عربی.


کلمات دیگر: