کلمه جو
صفحه اصلی

متهاون


مترادف متهاون : سهل انگار، سستی کننده، کاهل، پشت گوش انداز، پشت گوش فراخ

فارسی به انگلیسی

negligent

مترادف و متضاد

سهل‌انگار، سستی‌کننده، کاهل، پشت‌گوش‌انداز، پشت‌گوش‌فراخ


فرهنگ فارسی

(اسم ) سستی کننده در کار سهل انگار جمع : متهاونین .

فرهنگ معین

(مُ تَ وِ ) [ ع . ] (اِفا. ) کسی که در کاری سُستی کند.

لغت نامه دهخدا

متهاون. [ م ُ ت َ وِ ] ( ع ص ) سستی کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). کسی که حقیر می شمارد و غفلت می کند و سبک می گیرد. ( ناظم الاطباء ) : عامی متعبد پیاده رفته است و عالم متهاون سواره خفته. ( گلستان ). به لهو و لعب مشغولند ودر ادای خدمت متهاون. ( گلستان ). و رجوع به تهاون شود. || خوار و حقیر داشته شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). || غافل و بی خبر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

کسی که در کاری سستی و تهاون کند، آن که امری را حقیر و سبک انگارد.


کلمات دیگر: