مترادف تعادل : اعتدال، بالانس، برابری، تساوی، تراز، ترازمندی، توازن، معادله، موازنه، همانی، هم چندی، برابر شدن، معادل بودن
برابر پارسی : برابر شدن، برابری، ترازمندی، همتا بودن
balance, composure, counterpoise, equanimity, equation, equilibrium, equipoise, temperance
balance, equilibrium, equation, counterpoise, equipoise
temperance, moderation, composure, temperateness, avoidance of extremes, golden mean, self-possession, tranquility, equanimity, calmness
اعتدال، بالانس، برابری، تساوی، تراز، ترازمندی، توازن، معادله، موازنه، همانی، همچندی
برابر شدن، معادلبودن
۱. اعتدال، بالانس، برابری، تساوی، تراز، ترازمندی، توازن، معادله، موازنه، همانی، همچندی
۲. برابر شدن، معادلبودن
توازن، هموزنی، همسنگی، برابری
میانهروی، اعتدال
وضعیتی که در آن برایند نیروهای وارد بر هر ذره یا ذرههای تشکیلدهندۀ سامانه صفر باشد، که در این صورت سامانه یا ساکن است یا حرکت یکنواخت دارد
حالت توازن و ثبات فیزیکی یا ذهنی در وضع بدن یا فرایندهای کاراندامشناختی یا انطباق روانشناختی
در هر کاری باید از تعادل پیروی کرد
one must follow moderation in everything
تعادل برقرار کردن
to balance, to equilibrate, to make par, to establish (or restore) equilibrium
باید میان درآمد و هزینههای خود تعادل برقرار کنم
I must create a balance between my income and my expenditures
تعادل خود را از دست دادن
to lose one's balance or equilibrium
تعادل خود را حفظ کردن
to keep one's balance, to maintain one's equilibrium
تعادل داشتن
to have balance, to have equilibrium
وزنهی تعادل
counterbalance, counterpoise
دارای تعادل/ متعادل
equilibrant, stable, balance, equable, modest, stabilized, equipoised, symmetrical, balanced, counterbalanced, tempered, well-adjusted, composed, moderate, even-tempered, levelheaded, even, level, restrained, rounded, sane, well-balanced, equi-
به منظور ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا
in order to establish balance between supply and demand
(تَ دُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) با هم برابر شدن . 2 - (اِمص .) برابری . 3 - هنگامی جسمی در تعادل است که منتجة همة نیروهای وارد بر آن برابر صفر باشد (فیزیک ). 4 - وضعیتی که شخص در آن حالت مطلوب و طبیعی دارد و در برابر محرک ها واکنش طبیعی از خود نشان می دهد (روانشناسی ). 5 - کامل نشدن واکنش شیمیایی در اثر پیدایش واکنش معکوس که در پایان دو واکنش با سرعت مساوی انجام می گیرد و دستگاه بی تغییر می ماند (شیمی ). 6 - تناسب (هنر).
ترازمند