کلمه جو
صفحه اصلی

ازگیل


مترادف ازگیل : آزخ، آژخ

فارسی به انگلیسی

medlar

مترادف و متضاد

medlar (اسم)
ازگیل، درخت ازگیل

آزخ، آژخ


فرهنگ فارسی

ازگل: درختی ازدسته سیب وش، گلهایش سفید، میوه آن شبیه به زالزالک امادرشت تروبرنگ قهوهای، طعمش شیرین وکمی گس
( اسم ) درختچه ای از تیر. گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا.
درختچه که در همه جنگلهای شمالی می روید

فرهنگ معین

( اَ ) (اِ. ) ۱ - درختچه ای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفه های سفید. ۲ - میوة درخت ازگیل که قهوه ای رنگ و ترش مزه است .

لغت نامه دهخدا

ازگیل. [ اَ ] ( اِ ) درختچه ای که در همه جنگلهای شمالی حتی ارسباران وگلی داغ و گردنه چناران میروید. حدّ سفلای آن سواحل آستارا و حد علیا، کتول در ارتفاع 2000 گزی. ( گااوبا ). ازگِل. نلکه. زعرور. سِر ( در آستارا ). زِر. تُرسه سِر ( در طوالش ). فَتَر ( در اطراف رشت ). کُنُس ( در طالقان قزوین ). کنس. کنوس. کونوس ( در گیلان و مازندران ). ترش کُنُش ( در رامسر و شهسوار ). تالاس گور ( در رامیان ). کُندُز. کُندُس ( در گرگان و کجور ). ( گااوبا ).

فرهنگ عمید

۱. میوه ای کروی شکل، گوشتالو، قهوه ای رنگ، شیرین، و کمی گس.
۲. درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گل های سفید.

دانشنامه عمومی

اَزگیل (نام علمی: Mespilus germanica) که در زبان گیلکی به آن کونوس, کُنوس می گویند، و در زبان مازندرانی به آن کِنِس و کندس می گویند، نام درخت و میوه ای است از خانواده گلسرخیان از سرده ازگیل (سرده)، هم خانواده با سیب، گلابی، به، زالزالک و گلابی وحشی.
میوه ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا زمانی که خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست. گوشت ازگیل پس از رسیدن از رنگ سفید به قهوه ای تغییر می یابد و کاملاً نرم و شیرین می شود و مردم به آن خرمای گیلان نیز می گویند. ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند. از ازگیل جهت تهیه شربت و کنسرو ازگیل نیز استفاده می شود.ازگیل در مکانی سایه روشن در جنگل های آفتاب گیر رشد می کند و خاک مرطوب، سبک و شنی با خاک برگ یا خاک سنگین رسی و به خوبی زهکشی شده برای کشت آن مناسب است
ازگیل ده هزار سال پیش در جنوب دریای کاسپین در مناطق گیلان و مازندران و قزوین در ایران کشت می شد. ۷۰۰ سال پیش از میلاد به یونان و در ۲۰۰ پ. م به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه اروپا گسترش یافت.در حال حاضر ازگیل در همهٔ جنگل های شمال ایران از ارسباران تا چناران (بجنورد) و در همهٔ بلندی های کرانه های دریا در دامنه جنوبی البرز و مناطق استپی می روید.
ازگیل سرشار از ویتامین های «ب» و «ث» است. خواص دارویی ازگیل نیز از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت.ازگیل برای فشار خون و چربی خون و قند خون مفید است. درمان آبسه دهان و گلو با جوشانده برگ ازگیل -درمان آنژین با جوشانده برگ آن -درمان برفک با برگ آن-منظم کردن قاعدگی -درمان سالک با جوشانده برگ -درمان اسهال بچه ها با جوشانده برگ -منظم کننده کار روده ها -جوشاندهٔ برگ ازگیل ورم گلو و ناراحتیهای حلق را از میان می برد.هم چنین به طور سنتی در گیلان و قزوین از «آب کونوس» برای درمان دهان درد استفاده می شده است.در درمان اسهال ساده-خونریزی داخلی -ورم روده-زخم دهان -تورم مخاط گلو با مضمضه آب برگ درخت ازگیل سودمند است.

دانشنامه آزاد فارسی

اَزگیل (medlar)
اَزگیل
اَزگیل
اَزگیل
درختی با نام علمی Mespilus germanica، از خانوادۀ گل سرخ. این گیاه به سبب میوه هایش، که شبیه گلابی کوچکی با رنگ قهوه ای متمایل به سبز است، به فراوانی کشت می شود. میوه های آن وقتی کاملاً برسند، خوردنی اند. ارتفاع این درخت سه تا پنج متر است و خارهای سختی دارد. ازگیل وحشی در نواحی شمالی ایران می روید و به نام های محلی کنوس، ترش کنوس، ترش سر، و کوندوس معروف است. واریته های کشت شدۀ این گیاه میوه های درشت تری دارند.

جدول کلمات

نلکه

پیشنهاد کاربران

ازگیل:در زبان ترکی هم نام نوعی میوه است و هم به معنی لوس

درخت ازگیل با نام علمی Mespilus germanica که در گویش گیلکی به آن کونوس یا کُنوس می گویند و در گویش مازندرانی کنهس و کندس می گویند، میوه ای است از خانواده ی گل سرخیان از سرده ازگیل ها ( Mespilus ) هم خانواده با سیب و گلابی.
ازگیل، درختچه اى است خاردار که به حالت وحشى در جنگل هاى اروپاى مرکزى و نواحى معتدل آسیا مى روید و در اواخر پاییز و اوایل زمستان می رسد. ازگیل در تمام جنگل هاى شمال ایران و همه ارتفاعات سواحل دریا و در دامنه هاى البرز، دره کرج و . . . نیز به طور خودرو عمل مى آید و با نام محلى هر منطقه شناخته مى شود. تکثیر آن غالبا از طریق پیوند روى درختان دیگر از جمله پیوند روى پایه ی زالزالک ولیک صورت مى گیرد. گاهى هم روى پایه ی گلابى و به ندرت روى پایه ی بِه پدید مى آید و نوع پیوند، شکمى است که در تابستان انجام مى شود.
ازگیل رسیده داراى لعاب نباتى فراوان و تانن بوده و از قند گلوکز، فروکتوز، سوربیتول و بعضى اسیدها و همچنین سلولز و گروه ویتامین هاى B و C، املاح معدنى و کمى پروتئین برخوردار مى باشد.
ازگیل در اواخر پاییز و اوایل زمستان مى رسد.
گل هاى درخت آن سفید و میوه اش شبیه زالزالک است؛ با این تفاوت که میوه ی ازگیل درشت تر و قهوه اى رنگ و طعمش شیرین و کمى گس است. هسته ی آن را مى کارند و درخت ازگیل را به درخت به و گلابى هم پیوند مى زنند.
بخش هاى مورد استفاده درخت ازگیل برگ و میوه ی آن است. اسامى فارسى قدیم ازگیل، " اردف " و " گیل " بوده است.

خواص ازگیل
* ازگیل سرشار از ویتامین هاى گروه B است به همین دلیل اعصاب را تقویت مى کند.
* ازگیل داراى مقدار زیادى کربوهیدرات است که موجب تولید انرژى در بدن می شود.
* ازگیل حاوی ماده اى به نام " تانن " است که بهترین دارو براى درمان عفونت هاى روده ی بزرگ به شمار می رود و به عنوان قابض و رفع التهاب معده توصیه و تجویز شده است.
* ازگیل به دلیل داشتن ویتامین C برای کم خونی ناشی از فقر آهن مفید است زیرا این ویتامین جذب آهن را افزایش می دهد.
* مصرف ازگیل چه به صورت خام و چه به صورت کنسرو شده برای معالجه ی اسهال ساده اثر قطعى دارد.
* خوردن ازگیل خام و خصوصا نارس که تانن بیشترى دارد در معالجه ی خونریزى هاى داخلى مانند بواسیر، خونریزى رحمى و غیره تأثیر شفابخش دارد.
* ازگیل در معالجه ی ورم روده به کار مى رود؛ بدین منظور باید 230 گرم ازگیل را پس از جدا کردن پوست و دانه در کمى شیر حل نموده و مصرف کرد.
* در معالجه ی زخم دهان و تورم مخاط گلو مؤثر است؛ بدین منظور باید 50 گرم از برگ درخت ازگیل را در یک لیتر آب بجوشانند و با کمى از آن در شبانه روز چند مرتبه دهان را بشویند و غرغره کنند.
* ازگیل ادرارآور است.
* میوه ی تازه و رسیده ی ازگیل یا کنسرو آن براى درمان اختلال قاعدگى خانم ها مفید است.
* جوشانده ی نیم گرم برگ ازگیل پوست هاى ظریف را تقویت مى کند و معالج برفک است.
* اگر هر روز سه بار با جوشانده ی برگ ازگیل غرغره شود، آنژین را معالجه مى نماید.
* ازگیل به دلیل داشتن لعاب، سینه را نرم می کند، عطش را فرو می نشاند و ضد صفرا است.
* ضماد ازگیل جوش های بدن را ازبین می برد.
* برای معالجه ی اسهال خونی می توان مقدار دوز مشخصی از آن را بدون پوست خورد.
ازگیل در قدیم:
خواص دارویی ازگیل از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده است. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت.
ازگیل از نظر طب سنتی سرد و خشک است.
در قدیم برای درمان آبسه ی دهان و گلو، آنژین، برفک، سالک، اسهال بچه ها، منظم کردن کار روده ها، ورم گلو و ناراحتی های حلق از جوشانده ی برگ ازگیل استفاده می کردند.
ترکیبات شیمیایی ازگیل:
آب، قند، اسیدهای آلی ( اسید مالیک، اسید سیتریک و اسید تارتاریک ) ، تانن، لعاب و اسید بوریک از اجزای عمده ی تشکیل دهنده ی ازگیل می باشند.

ازگیل میوه ی سه هزار ساله ی شمال ایران
ازگیل از حدود سه هزار سال پیش در جنوب دریای خزر و در مناطق گیلان و مازندران کشت می شد.
700 سال پیش از میلاد به یونان و در 200 سال پیش از میلاد به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه ی اروپا گسترش یافت.
میوه ی ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست ضمن این که برای جلوگیری از پوسیده شدن آن بر روی درخت معمولا میوه ها را زودتر برداشت می کنند.
ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند و از آن شربت و کنسرو ازگیل تهیه می کنند.

دقت کنید
هسته ی ازگیل به علت داشتن اسید سیانیدریک، عنصری سمی است و خوردن آن خطرناک است.

🔺در زبان تورکی �گیله� به مرکز برخی اجسام گفته می شود، که با کلمات دیگر تورکی دَنه و چَردَک ( هسته ) مترادف است، مانند گؤزۆن گیله سی ( عنبیه چشم ) ، اۆزۆم گیله سی ( دانه انگور ) ، قره گیله ( چشم سیاه )

🔺�آس� هم از فعل آسیلماق به معنی آویزان گرفته شده است.

🍒گیلاس ( گیله آس ) : آسیلی چردک، آسیلی دنه ( دانه آویزان )

🔺در تورکی به آلبالو هم �گیله نار� می گویند ( گیله کی نارا اوخشویور )
این هم نشان دهنده این واقعیت است که برای تورک ها اول نار ( انار ) وجود داشته بعد گیله نار!

🔺همچنین میوه ازگیل ( از گیل ) که قسمت �از� آن از فعل �ازیلمک� به معنی له شدن گرفته شده است؛ یعنی دانه له شده.



ازگیل واژه تورکی است
از ترکیب از ( ازیلمک ) گیل ( گیله )
ازیلمک به معنای له شدن و گیل همان گیله به معنای دانه که خب دانه این میوه تقریبا به این صورته
مثل گیلاس که از ترکیب گیل آس به معنای دانه آویزان

درخت خودرو و جنگلی، در زبان گیلکی به ان
کونوس می گویند. که در گیلان وحوزه دریای کاسبین به وفور دیده می شود. واز درختان این منطقه است.
به جنگل های جنوب دریای کاسبین، هیرکانی، گویند. که بسیار متنوع است. تنها جنگل های سیاهکل دار ای 110 گونه گیاهی بیشتر از آمازون وهند است.
از دیگر جنگل های انبوه منطقه پس از سیاهکل، تالش، رودسر، نکا، گرگان، می باشد.


کلمات دیگر: