کلمه جو
صفحه اصلی

تصویب شدن


مترادف تصویب شدن : تایید شدن، مصوب شدن، مورد موافقت قرار گرفتن

فارسی به انگلیسی

pass

مترادف و متضاد

تایید شدن، مصوب شدن، مورد موافقت قرار گرفتن


pass (فعل)
قبول کردن، قبول شدن، تصویب کردن، رخ دادن، گذراندن، اجتناب کردن، رد کردن، سپری شدن، گذشتن، رد شدن، سرامدن، عبور کردن، تمام شدن، سبقت گرفتن از، مرور کردن، عقب گذاشتن، پاس دادن، تصویب شدن، رایج شدن، وفات کردن

فرهنگ فارسی

تصویب گردانیدن

لغت نامه دهخدا

تصویب شدن. [ ت َص ْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تصویب گردیدن. روایی یافتن. مورد قبول اکثریت مراجع قانون گذاری واقع شدن امری به منع یا ایجاب.


کلمات دیگر: