از امپراتوران آلمانی بوده
باربروس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باربروس. [ ب ِ ] ( اِخ ) از بابا اوروج تحریف شده است. این نام را اروپائیان بکاپیتن مشهور اوروج رئیس و برادرش خیرالدین رئیس اطلاق نمایند. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ). رجوع به خیرالدین و بارباروس و لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی شود.
باربروس. [ ب ِ ] ( اِخ ) فردریک ( یعنی فردریک ِ ریشدار ). از امپراطوران آلمان باشد. رجوع به فردریک شود. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).
باربروس. [ ب ِ ] ( اِخ ) فردریک ( یعنی فردریک ِ ریشدار ). از امپراطوران آلمان باشد. رجوع به فردریک شود. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).
باربروس . [ ب ِ ] (اِخ ) از بابا اوروج تحریف شده است . این نام را اروپائیان بکاپیتن مشهور اوروج رئیس و برادرش خیرالدین رئیس اطلاق نمایند. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). رجوع به خیرالدین و بارباروس و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی شود.
باربروس . [ ب ِ ] (اِخ ) فردریک (یعنی فردریک ِ ریشدار). از امپراطوران آلمان باشد. رجوع به فردریک شود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
کلمات دیگر: