کلمه جو
صفحه اصلی

بارجه

فرهنگ فارسی

کشتی بزرگ جنگی

لغت نامه دهخدا

( بارجة ) بارجة. [ رِ ج َ ] ( معرب ، اِ ) کشتی بزرگ جنگی. ( منتهی الارب ). ج ، بوارج. جهاز یا کشتی بزرگ جنگی. ( آنندراج ). ساختمان بزرگ جنگ. ( دِمزن ). بیرونی گوید: کلمه هندیست از ریشه «بیره » تعریب شده است و آنرا بر بوارج جمع بسته اند. و چون راهزنان دریائی در ساحل هند کشتی ها را غارت میکردند آنان را بدین نام خواندند چنانکه یاران همین دسته را در دریای روم قرصان خواندند. ( ماللهند ).

بارجة. [ رِ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) مردبسیارشرّ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

بارجة. [ رِ ج َ ] (ع ص ، اِ) مردبسیارشرّ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


بارجة. [ رِ ج َ ] (معرب ، اِ) کشتی بزرگ جنگی . (منتهی الارب ). ج ، بوارج . جهاز یا کشتی بزرگ جنگی . (آنندراج ). ساختمان بزرگ جنگ . (دِمزن ). بیرونی گوید: کلمه ٔ هندیست از ریشه ٔ «بیره » تعریب شده است و آنرا بر بوارج جمع بسته اند. و چون راهزنان دریائی در ساحل هند کشتی ها را غارت میکردند آنان را بدین نام خواندند چنانکه یاران همین دسته را در دریای روم قرصان خواندند. (ماللهند).


دانشنامه عمومی

بارجه (پیمونت). بارجه (به ایتالیایی: Barge) یک کومونه در ایتالیا است که در استان کونیو واقع شده است. بارجه ۸۲٫۳ کیلومتر مربع مساحت و ۷٬۷۵۸ نفر جمعیت دارد و ۳۱۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای ایتالیا
شهرهای آنونی و Freyre خواهرخوانده های بارجه (پیمونت) هستند.


کلمات دیگر: