کلمه جو
صفحه اصلی

سلاته

فرهنگ فارسی

آنچه از چیزی بر آورده و دور کرده شود مانند آب و جز آن از جوانب کاسه .

لغت نامه دهخدا

( سلاتة ) سلاتة. [ س ُ ت َ] ( ع اِ ) آنچه از چیزی برآورده و دور کرده شود مانند آب و جز آن از جوانب کاسه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). هرچیز که بردارند و دور کنند مانند آب از اطراف ظرف. ( ناظم الاطباء ). || آنچه بلیسند از کاسه. آنچه به انگشت برگیرند و بلیسند. ( ناظم الاطباء ).

سلاتة. [ س ُ ت َ] (ع اِ) آنچه از چیزی برآورده و دور کرده شود مانند آب و جز آن از جوانب کاسه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هرچیز که بردارند و دور کنند مانند آب از اطراف ظرف . (ناظم الاطباء). || آنچه بلیسند از کاسه . آنچه به انگشت برگیرند و بلیسند. (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: