دختر نوجوان خوب صورت
رودکه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( رودکة ) رودکة. [رَ دَ ک َ ] ( ع اِ ) دختر نوجوان خوب صورت. ( منتهی الارب ). دختر جوان خوش آفرینش.( از اقرب الموارد ). رجوع به رَودَک شود. || ( مص ) زیبا گردانیدن. تحسین. ( از اقرب الموارد ).
رودکة. [رَ دَ ک َ ] (ع اِ) دختر نوجوان خوب صورت . (منتهی الارب ). دختر جوان خوش آفرینش .(از اقرب الموارد). رجوع به رَودَک شود. || (مص ) زیبا گردانیدن . تحسین . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: