نعره زدن .
شهقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( شهقة ) شهقة. [ ش َ ق َ ] ( ع مص ) نعره زدن. یقال : شهق شهقةً فمات. ( منتهی الارب ). صیحه. ( تاج المصادر بیهقی ). نعره. ( یادداشت مؤلف ).
شهقة. [ ش َ ق َ ] (ع مص ) نعره زدن . یقال : شهق شهقةً فمات . (منتهی الارب ). صیحه . (تاج المصادر بیهقی ). نعره . (یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: