کلمه جو
صفحه اصلی

دستی فروش

فرهنگ فارسی

دست فروشی . عمل دست فروش

لغت نامه دهخدا

دستی فروش. [ دَ ف ُ ] ( نف مرکب ) دست فروش. دستی فروشنده. که مغازه نداشته باشد. که اجناس خود را بروی دست یا وسیله ای برای فروش بگرداند. و رجوع به دست فروش شود.


کلمات دیگر: