کلمه جو
صفحه اصلی

روز بار

فرهنگ فارسی

روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند .

لغت نامه دهخدا

روز بار. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند :
علی عالی اعلا که چوب حاجب او
سر ینال و تکین را بروز بار شکست.
سنایی ( از آنندراج ).
روز بار تو سود کرد جهان
تا جهان است روز بار تو باد.
؟


کلمات دیگر: