کلمه جو
صفحه اصلی

شمراخ

فرهنگ فارسی

خوشه انگور یا سر کوه شاخ انگور

لغت نامه دهخدا

شمراخ. [ ش ِ ] ( ع اِ ) سرشاخه خرمابن که بر آن غوره باشد. || خوشه انگور. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شاخ انگور.( دهار ). || سرکوه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). || سر ابر و اعلای آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || سپیدی پیشانی اسب که تا بتفوز نرسد. ج ، شَماریخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آن سفیدی که بر روی اسب بود اما به لب نرسیده. ( مهذب الاسماء ). || فرس ذوشمراخ ؛ اسبی که بر پیشانی او شمراخ باشد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: