کلمه جو
صفحه اصلی

احتمام

فرهنگ فارسی

اندوهگین شدن بشب و بخواب نرفتن از اندوه

لغت نامه دهخدا

احتمام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اندوهگین شدن بشب و بخواب نرفتن از اندوه. بیخواب ماندن. || گرم نشدن چشم و بی خواب ماندن بی آنکه درد باشد.


کلمات دیگر: