آراستن چون بقدرت بیچون تریب تریب و تریب و تزتیب عالم امکان بدرجه رابع رسید .
تزتیت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تزتیت. [ ت َ ] ( ع مص ) آراستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): چون بقدرت بیچون ترتیب تربیت و تربیت و تزتیت عالم امکان بدرجه رابع رسید. ( دره نادره چ شهیدی ص 12 ).
کلمات دیگر: