کلمه جو
صفحه اصلی

حلام

فرهنگ فارسی

بزغاله و بره

لغت نامه دهخدا

حلام. [ ح َ ] ( ع اِ ) بره و بچه گوسفند را گویند و گویند عربی است. ( برهان ). رجوع به حلاّم و حُلاّن شود.

حلام. [ ح ُل ْ لا ] ( ع اِ ) بزغاله و بره. ( حاشیه برهان چ معین از منتهی الارب ). بچه بز و گوسفند و بره. ( آنندراج ). بزغاله که از شکم گوسپند بیرون آید. گوسپند ریزه. بچه گوسپند. ج ، حلالیم. ( مهذب الاسماء ).

حلام . [ ح َ ] (ع اِ) بره و بچه ٔ گوسفند را گویند و گویند عربی است . (برهان ). رجوع به حلاّم و حُلاّن شود.


حلام . [ ح ُل ْ لا ] (ع اِ) بزغاله و بره . (حاشیه ٔ برهان چ معین از منتهی الارب ). بچه ٔ بز و گوسفند و بره . (آنندراج ). بزغاله که از شکم گوسپند بیرون آید. گوسپند ریزه . بچه ٔ گوسپند. ج ، حلالیم . (مهذب الاسماء).



کلمات دیگر: