تمتع یافتن و سود و حاصل بردن . فائده بردن . نصیب بردن .
بهره یافتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بهره یافتن. [ ب َ رَ/ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) تمتع یافتن و سود و حاصل بردن.( ناظم الاطباء ). فائده بردن. نصیب بردن :
عرش پر نوربلند است بزیرش در شو
تا مگر بهره بیابد دلت از نور و ضیاش.
گر بایدت که بهره بیابی ز نصرتش.
عرش پر نوربلند است بزیرش در شو
تا مگر بهره بیابد دلت از نور و ضیاش.
ناصرخسرو.
نصرت بدین کن ای بخرد مر خدای راگر بایدت که بهره بیابی ز نصرتش.
ناصرخسرو.
پیشنهاد کاربران
طرف بستن
کلمات دیگر: