زن کوتاه .
بهتره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( بهترة ) بهترة. [ ب َ ت َ رَ ] ( ع اِمص ، اِ ) دروغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ازذیل اقرب الموارد ). || ( مص ) دروغ گفتن : بهتر الرجل بهترةً دروغ گفت آن مرد. ( ناظم الاطباء ).
بهترة. [ ب ُ ت ُ رَ ]( ع ص ) زن کوتاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بُهتُر شود.
بهترة. [ ب ُ ت ُ رَ ]( ع ص ) زن کوتاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بُهتُر شود.
بهترة. [ ب َ ت َ رَ ] (ع اِمص ، اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازذیل اقرب الموارد). || (مص ) دروغ گفتن : بهتر الرجل بهترةً دروغ گفت آن مرد. (ناظم الاطباء).
بهترة. [ ب ُ ت ُ رَ ](ع ص ) زن کوتاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به بُهتُر شود.
پیشنهاد کاربران
Might wanna
May wanna
Gonna wanna
May wanna
Gonna wanna
کلمات دیگر: