کلمه جو
صفحه اصلی

انترن


برابر پارسی : کارورز

فارسی به انگلیسی

intern, houseman

houseman


مترادف و متضاد

intern (اسم)
انترن، کار ورز، پزشک مقیم بیمارستان

فرهنگ فارسی

درونی، داخلی، دانش آموزشبانه روزی، کار آموز، کارورز، آنکه جهت ورزیده شدن درعلمی بخصوص دررشته پزشکی زیردست استادکارکند
( اسم ) ۱ - دانش آموز شبانه روزی . ۲ - کار آموز کارورز

فرهنگ معین

(اَ تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - دانش آموز شبانه - روزی . ۲ - کارآموز پزشکی در بیمارستان .

لغت نامه دهخدا

انترن. [ اَ ت ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) دانش آموز شبانه روزی. || کارآموز. کارورز. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

دانشجوی پزشکی که به منظور ورزیده شدن در رشتۀ خود، چند ترم آخر تحصیل را در بیمارستان و زیر نظر استادان به مداوای بیماران بپردازد.

پیشنهاد کاربران

انترن = نوپزشک ؛ فردوسی نو پزشک را بکار برده است


کلمات دیگر: