مترادف محظور : اشکال، تنگنا، دشواری، گیر، مانع، حرام، ممنوع، ناروا
برابر پارسی : رودربایستی
obstacle, impediment
dilemma
ممنوع , قاچاق , نا مشروع , مخالف مقررات
اسم
اشکال، تنگنا، دشواری، گیر، مانع
حرام، ممنوع، ناروا
۱. اشکال، تنگنا، دشواری، گیر، مانع
۲. حرام، ممنوع، ناروا