دهی است از ییلاقات مشهد .
اسگل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
اسگل. [ اِ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از ییلاقات مشهد.
پیشنهاد کاربران
اسگل چیسا
امروزه در مقام، یعنی وقتی کسی را نوعی مسخره، یا دست انداختن میگویند. و بیشتر در قشر جوان بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد
اُسگُل - اُسکُل، اُشکول
در عربی: عُثکول: خوشه خشکیده خرما
بسیار شبیه اُشگول!
نام یک پرنده که نخسین بار امین حیایی به شکل طنز در رُخشاره ( فیلم ) مهمان، برای یک پرنده که نامی نداشت این نام کهن را با داستانش برای آن ساخت!
اُس: بنیاد ( بنیان ) ، ریشه، بیخ و بن، پایه و اساس - عمق، ته، ژرفا، گودی
سگل: از ریشه سِگالیدن - به فکر و اندیشه فرو رفتن
کسی که به فکر یا خواب عمیقی فرو رفته یا سنکوپ ( میخکوب ) شده و از آن حالت در نمیاد
یعنی: شاسگول!
در عربی: عُثکول: خوشه خشکیده خرما
بسیار شبیه اُشگول!
نام یک پرنده که نخسین بار امین حیایی به شکل طنز در رُخشاره ( فیلم ) مهمان، برای یک پرنده که نامی نداشت این نام کهن را با داستانش برای آن ساخت!
اُس: بنیاد ( بنیان ) ، ریشه، بیخ و بن، پایه و اساس - عمق، ته، ژرفا، گودی
سگل: از ریشه سِگالیدن - به فکر و اندیشه فرو رفتن
کسی که به فکر یا خواب عمیقی فرو رفته یا سنکوپ ( میخکوب ) شده و از آن حالت در نمیاد
یعنی: شاسگول!
اسگل از ریشه "سگالیدن" است و به معنی "در فکر فرو رفته" نی باشد که از پیرامون خود خبر ندارد.
کلمات دیگر: