کلمه جو
صفحه اصلی

سیه روز


مترادف سیه روز : بدبخت، بیچاره، شوربخت، مفلوک

متضاد سیه روز : خوشبخت

فارسی به انگلیسی

fated, miserable

مترادف و متضاد

بدبخت، بیچاره، شوربخت، مفلوک، ≠ خوشبخت


فرهنگ فارسی

بدبخت و بی طالع و محروم

لغت نامه دهخدا

سیه روز. [ ی َه ْ ] ( ص مرکب ) بدبخت. بی طالع. محروم. ( ناظم الاطباء ) :
چنین پنداشت فرهاد سیه روز
که او را بود خواهد نیک آن روز.
نظامی.
مجنون ز گزاف این سیه روز
برزد زدل آتشی جگرسوز.
نظامی.
|| مظلوم. ستمکش. || دلتنگ و حزین. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سیاه روز شود.

جدول کلمات

بیچاره

پیشنهاد کاربران

سیه روز به زبان آذری می شود " قارا گون " در اصطلاح ترکی معنی بدبخت , بیچاره
منه ده باخدین او شهلا گؤزوله ، من قارگون،
جورئتیم اولمادی بیر کلمه تمنّایه گلیم.
تو با آن چشمانی شهلا و نافذ خود در آن لحظه ای که نظری بر من انداختی
من ِ بیچاره ( چنان در تماشای تو غرق شدم با آنکه حرف های زیادی برای گفتن در دل داشتم ) نتوانستم حتی کلمه ای بر زبان بیاورم .
کلیات ترکی شهریار ( گئتمه ترسا بالاسی )


ادبار

فلک زده


کلمات دیگر: