کلمه جو
صفحه اصلی

بی انصاف


مترادف بی انصاف : نامنصف، ناعادل ، بیدادگر، ستم کار، ظالم

متضاد بی انصاف : منصف، باانصاف، دادگر، عادل

برابر پارسی : بیدادمند، بیدادگر

فارسی به انگلیسی

unfair, unjust


inequitable, iniquitous, unfair


unfair, unjust, inequitable, iniquitous

فارسی به عربی

ظالم , غیر عادل

مترادف و متضاد

نامنصف، ناعادل ≠ منصف، باانصاف


unjust (صفت)
ستمگر، ناصحیح، ظالم، ستمکار، ناروا، غیر منصفانه، غیر عادلانه، بی انصاف، بی عدالت

unfair (صفت)
نا درست، نامساعد، نا هموار، غیر منصفانه، غیر عادلانه، بی انصاف

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه از راه عدالت منحرف گردد. ۲ - ظالم ستمکار بیدادگر .

فرهنگ معین

(اِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - آن که از راه عدالت منحرف گردد. ۲ - ظالم ، ستمکار، بیدادگر.

فرهنگ عمید

ستمکار، ظالم، بیدادگر.

پیشنهاد کاربران

نامنصف - بیدادمند - ناعادل

نا عادل

بی وجدان


کلمات دیگر: